فاضلی در نشست «چرا باید ایران را دوست بداریم؟» مطرح کرد:
امروز راویان دوست داشتن ایران مردم عادی هستند نه شاعران و نخبگان!
نعمتالله فاضلی گفت: امروز راویان دوست داشتن ایران مردم عادی هستند و آینده جامعه ایران را شبکه خلاق و نقاد عامه مردم تعیین میکنند نه ایدئولوژی و نخبگان!
فاضلی در ابتدای این نشست با بیان اینکه پرسش «چرا باید ایران را دوست بداریم؟» پاسخش از سوی بسیاری بدیهی انگاشته میشود و شاید لزومی نداشته باشد که درباره آن بحث کنیم گفت: البته برخی مطرح میکنند که ما ایران را دوست میداریم به دلیل تاریخ و جغرافیای ارزشمندی که در آن هست و دوست داشتنی است. حال باید دید که آیا پرسش ایران را دوست بداریم برجاست؟ در پاسخ باید گفت پرسش اینکه ایران را دوست بداریم نابهنگام نیست و معتقدم این پرسش باید طرح شود و اساساً پرسشهای از این دست باید اندیشیده شود.
او با اشاره به اینکه شکل گیری مفهوم ملت ـ دولت و امپراطوری ناسیونالیسم از ارکان مدرنیته است افزود: دوست داشتن وطن و میهن بخش بنیادیتر تجربه تجدد است. اما ورای مساله ایدئولوژی، ناسیونالیسم به مثابه فلسفه سیاسی بخشی از تجربه زیسته انسانها در جوامعی است که با مدرنیته و تجدد سر و کار دارند پس چون دوست داشتن وطن بخشی از تجربه تجدد ما در ایران هم هست، این مساله را داشتیم. از سوی دیگر با ظهور ناسیونالیسم و تجربه تجدد از ابتدای شکلگیری دولت ـ ملت، دوست داشتن وطن به تعلق سیاسی تبدیل شد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: از آن زمان تاکنون همه ملتهایی که درگیر داستان مدرنیته شدند، درگیر تجربه دوست داشتن وطن و زبان خاص آن هم مانند میهن، وطن و ... شدهاند. در ایران هم مانند سایر کشورهای درگیر دولت ـ ملت این اتفاق صورت گرفت و درباره این موضوع هم البته هزاران کتاب نوشته شده است.
به گفته فاضلی، دوست داشتن وطن و میهن و تجربه آن از همان ابتدا با نوعی پیچیدگی و تعارض همراه بوده است اما همواره به مثابه نیرویی بوده که در ساخت یابی ملت ـ دولتها به عنوان قدرتمندترین نیرو عمل کرده و همه ایدئولوژیها برای شکلگیری نظامهای سیاسی ناگزیر بودند که گاه علی رغم میل باطنیشان و تعارض با مبانی نظری، تسلیم ساخت عاطفی دوست داشتن وطن شوند بنابراین در نهایت همه ایدئولوژیها اعم از اسلام سیاسی گرفته تا مارکسیسم و ... به شکل گوناگونی خودشان را با ساختار عاطفی و احساسی دوست داشتن وطن انطباق دادند چراکه نخستین چالش بزرگ ایدئولوژیها، تلاش برای انطباق با ساختار دوست داشتن وطن بود.
او در ادامه سخنانش گریزی به دوره معاصر زد و گفت: اکنون هم مساله این است که از ابتدای شکلگیری پیدایش دولتهای مدرن، ساخت عاطفی و حس تعلق به وطن در افراد تجربه میشود. از این روست که همه ایدئولوژیهایی که میآیند ناگزیر خودشان را با این ساخت عاطفی انطباق میدهند چون هیچ بنیادی عاطفیتر از این حس در ایران معاصر شکل نگرفته است اما همین قدرت عاطفی دوست داشتن ایران روی گفتمانهای سیاسی تاثیرگذار بوده و آنها را دچار تنش کرده و گفتمانهای سیاسی اعم از گفتمانهای قومیتگرا تا لیبرال که داعیه جهان وطنی دارند بر اثر حس دوست داشتن وطن دچار مساله شدند. در اینجاست که گفتمانهای سیاسی کوشیدند مساله دوست داشتن وطن را فرعی جلوه دهند.
این استاد مطالعات فرهنگی با اشاره به ایدئولوژیهای سیاسی که به صورت پنهان و آشکار مانند اسلام سیاسی، مارکسیسم، جنبشهای ضد جهانی شدن و ... و به اشکال گوناگون افراد را در زندگی روزمره درگیر تعارض و تنش میکنند گفت: ایدئولوژیها انسانها را با این سوال مواجه میکنند که آیا باید سرزمین خود را دوست داشت یا خیر؟ از سوی دیگر فضای مجازی و شبکههای اجتماعی این ارزشها و حس عاطفی را فراگیرتر میکنند و به عبارت دیگر همگان در زندگی روزمره کم و بیش درگیر این ساخت عاطفی همگانی میشوند.
او یادآور شد: در این میان مهمترین وجه مساله این است که ساخت عاطفی دوست داشتن فرم فرهنگی و اجتماعی یافته و در چهارچوب ایدئولوژی صورتبندی نمیشود بلکه به صورت امر روزمره در زندگی همه افراد صورتبندی میشود.
فاضلی با اشاره به نوع دیگری از روایت دوست داشتن وطن توضیح داد: اگر در دوره مشروطه شاعرانی مانند میرزا ده عشقی، ملک الشعرای بهار و ... حس دوست داشتن به وطن را نمایندگی میکردند اکنون روایت دوست داشتن وطن را دیگر شاعران نمایندگی نمیکنند و بعضاً زنان خانهدار و آدمهایی که صرفا توان خواندن و نوشتن دارند دست اندرکار تولید فرم عاطفی هستند و روایت دوست داشتن ایران را نمایندگی میکنند.
او تاکید کرد: امروز راویان دوست داشتن ایران مردم عادی هستند و آینده جامعه ایران را شبکه خلاق و نقاد عامه مردم تعیین میکنند نه ایدئولوژی و نخبگان! بنابراین امروز راویان ملت و میهن فقط آدمهایی نیستند که تریبون در دست دارند و یا کسانی که در رسانههای مختلف راویان عشق و نفرتند بلکه امروز این عامه مردم هستند که راوی دوست داشتن وطن هستند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اضافه کرد: اینجاست که باید گفت مساله دوست داشتن وطن در دوره معاصر دوباره صورت بندی شده و ما اکنون دیگر با مصرف کنندگان فرهنگی روبهرو نیستیم بلکه با مولدان فرهنگی مواجهایم.
نظر شما